یوهن هر

یو هن هر اومده که کمک کنه

یوهن هر

یو هن هر اومده که کمک کنه

عکس من

 من تقریبا این شکلی هستم!!!!!

رسالت یو هن هر

از رسالت اصلی یو هن هر دارم دور می شم انگار . نوشتن داستان حواس منو داره پرت میکنه ! نه این کار حاشیه ای منه کار اصلی من کمک کردنه باید کمک کنیم ... گفتم که باید یه نمایشگاه داشته باشیم تا هم هنرهامون رو به همه نشون بدیم و هم از فروش کارامون پولی به دست بیاد که با اون بتونیم به اونایی که احتیاج دارن کمک کنیم ...

وقتی کارمون رو ببینن بهش علاقه مند میشن و به سمت اون میان و می تونیم هنر رو از این حواب زمستونی در بیاریم ... به قول یه شاعر(سعدی شیرازی) : سخن در زبان دانی ای هنر مند چیست؟ کلید در گنج صاحب هنر ، چو در بسته باشد چه داند کسی که گوهر فروش است یا پیله ور ؟ حالا تا هنر ما رو نبینن می تونن بفهمن قصد ما از آفرینش هنر چیه ؟.

پس یه طرحی بدین که تا 19/9/88 یه نمایشگاه بذاریم و هنرمون رو عرضه کنیم ... تا همه بدونن طرح ما چیه؟ برنامه ما چیه ؟ اینجوری که هیشکی نمی دونه کار ما چیه !!!!

 

یوهن هر داستانشو می نویسه

یوهن هر یه داستان داره که هر روز یه قسمتشو می نویسه این داستان تو کشور اول شده بود ... پس منتظر باشید...

چرا شعر نمی نویسم

یادمه وقتی واسه خواهرم که ازم دوره نامه می نوشتم کلی شعر واسش می نوشتم و ادبی می نوشتم ... خواهرم یه جواب داد واسه همیشه آویزه گوشم شد : گفت : من خودم یه پا شاعرم واسه من از خبر های خونه بنویس ...

سی آهو

یکی پرسید اسم روستاتون چیه ؟ 

اسم روستامون سی آهو ئه